براي مثال، شخصي بود كه در يك شركت بين المللي مشغول به كار بود، كارش را حرفه اي انجام مي داد، اما نمي توانست با ديگر همكارانش ارتباط موثري برقرار كند و اين موضوع باعث شده بود كه همكارانش او را بعنوان فردي منظوي و كج خلق بشناسند.

شخصي ديگر كه در مجموعه اي مشغول به كار بود و فوق العاده فرد خجالتي ، كم رو و كم حرفي بود، هر زمان جلسه اي با مديران خود داشت و مي خواست از طرح هاي فوق العاده ايي كه در ذهنش دارد صحبت كند نمي توانست و مثل يك چوب خشك ميومد داخل جلسات و بر ميي گشت. بعد از مدتي هم مديران تصور كرده اند كه آن فرد اصلاً خلاقيتي ندارد و بهتر است كه اون را از شركت اخراج كنند.

يا فرد ديگر كه بعد از گذشت يك سال از زندگي مشترك، همسرش او را بخاطر اينكه به او مي گويد تو مرد نيستي، وقتي نمي توني حقت رو از كسي بگيري، تو عرضه جواب دادن رو به كسي كه بهت توهين كرده نداري، تو عرضه نداري خيلي از جاها حرفت رو بزني و حقت رو بگيري لياقت من رو نداري و مرد زندگي من نيستي.

و يا داستان هايي ديگر كه اگر خودمان با موضوع خجالتي بودن كم رويي و كم حرفي روبرو  هستيم بهتر مي توانيم اين موضوع را درك كنيم.

متاسفانه در خانواده، مدرسه و اجتماع افراد خجالتي كم رو و كم حرف رو بيشتر تشويق مي كنند  كه به اين كارشان ادامه دهند و معمولاً به اين افراد “با ادب” مي گويند.

قطعاً خجالتي بودن كم رو بودن و كم حرف بودن فرق بسيار زيادي با “با ادب بودن” داره.

منبع: سايت آموزش سخنراني ، آموزش فن بيان و ارتباط موثر

برگرفته از نوشته: رفع خجالتي بودن كم رويي و كم حرفي